دو بینی

بهانه ای برای نوشتن

دو بینی

بهانه ای برای نوشتن

وزارت امور تنهایی

خبر عجیبی بود. از آن خبرهایی که نمی‌شود از کنارشان گذشت. از آن چیزهایی که آنقدر در ذهنت با آن بازی می‌کنی تا به نتیجه‌ای برسی اما به هیچ جا نمی‌رسی. دولت انگلستان وزارتخانه جدیدی ایجاد کرد: «وزارت امور تنهایی». شما می‌توانید از کنار این خبر به راحتی بگذرید؟ درگیری امر سیاسی و زندگی روزمره چیز جدیدی نیست ولی این شکل از آن و در این سطح از سازماندهی برایم عجیب است.

ترزا می نخست وزیر انگلستان علت این اقدام را واقعیت تلخ زندگی مدرن اعلام کرده است. بر طبق آمار نه میلیون نفر همواره یا اغلب در انگلستان تنها زندگی می‌کنند. در بین این نه میلیون نفر همه جور آدم می‌شود پیدا کرد. از سنین مختلف تا رنگ و نژاد و مذهب متفاوت.

در تاریخ همیشه به ما گفته‌اند که انسان موجودی اجتماعی است و برای ادامه حیات و رفع نیازها و ... باید در اجتماع زندگی کند. حتی ارسطو گفته کسی که در جامعه زندگی نمی‌کند یا فرشته است یا شیطان. اما گویا دنیای امروز یک تبصره به این حکم کلی وارد کرده و آن هم این است که می‌شود در جامعه بود و زندگی کرد ولی تنها بود. تصورش هم سخت است. جماعت زیادی وجود دارند که روزانه به جز در محل کار آدم‌های دیگری را نمی‌بینند. فرض کن که نه میلیون نفر آدم شب‌ها که به خانه می‌آیند کسی را ندارند که او را ببینند، حرف بزنند، لمس کنند و ... .

این اتفاق در غرب رخ داده اما من از آنهایی هستم که غرب را پدیده‌ای جغرافیایی نمی‌بینم. غرب در همین ایران هم وارد شده و دیگر یک جغرافیا نیست. همین تکنولوژی که امروز با آن مشغولیم و شما دارید این متن را می‌خوانید یکی از خروجی‌های غرب است که در این موقعیت جغرافیایی هم هست. اگر این مفهوم جغرافیایی را کنار بگذاریم می‌شود فهمید که همه ما هم تا حدی غربی شده‌ایم. حال فرض کنید که زیست‌جهان ایرانی با تمام مختصاتی که از آن می‌شناسیم درگیر این عارضه شود. چند میلیون نفر تنها. قاعدتا این تنهایی که از آن حرف می‌زنم از ناله‌های اینستاگرامی در نبود آدم مورد نظر جدی‌تر است. چه کار باید کرد؟ وزارت برای آن تاسیس کرد؟

تریسی کروچ زنی 42 ساله از حزب محافظه‌کار وزیر این وزارتخانه شده است. گویا قرار است سازوکاری ایجاد کنند که این نه میلیون تنها با هم ارتباط برقرار کنند و از این تنهایی در بیایند. شاید هم قرار است با شناسایی که انجام شده برای آنها خدماتی ارائه شود. نمی‌دانم خانم وزیر تا چه حد تجربه تنهایی داشته یا تا چه حد جامعه‌شناسی و روانشناسی می‌داند اما می‌دانم که کشور توسعه یافته می‌تواند کمی تا قسمتی این مشکلات را حل کند اما هنوز فکر به آدمی که هیچ کس را در این دنیا ندارد که با آن به مسیرش ادامه بدهد از فکرم بیرون نمی‌رود. 

نظرات 1 + ارسال نظر
سعید چهارشنبه 11 بهمن 1396 ساعت 11:57 http://anti-efsha.blogsky.com

سلام. آنچه از غرب به ایران وارد شده، بیشتر فاضلاب غرب است. خود غرب در همان منطقه جغرافیای خودش مانده.

اگر به ما هم سری بزنید، خوشحال می شویم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد