رسیدن به این مرحله هم کار سختی است و هم به شدت جذاب و راضی کننده. یک اطمینان خاطری با خود دارد. فراغتی دارد که با هیچ چیز قال مقایسه نیست. اینکه فارغ از حرف و نظر و نقد و تحلیل آدم ها کار کنی. مثلا اگر از کارت تعریف کردند درگیر تعریف شان نشوی و اگر نقد یا حتی بالاتر تحقیر شدی فرقی به حالت نکند. اینکه بتوانی فارغ از دنیای پیرامون کار کنی، بنویسی و بسازی، بخوانی و بگویی.
به قول بزرگی: فالوئر فالوئرهایت نشوی.
آن زمان که آدم برای خودش کار کند و تولید داشته باشد قطعا نتیجه کار هم بهتر می شود. جدای از اینکه رضایت درونی مهم تر از هر چیز دیگری است. اینگه اگر به زندگی هم سرایت کند که نور علی نور می شود. یعنی زندگی کنی فارغ از آدم ها و تمام وجوه زندگی را تجربه کنی و نگران این نباشی که چه کسی خوشش می آید چه کسی نه. همین که حال خودت خوب باشد و رضایت داشته باشی کفایت می کند.
30 آبان 96 20:33
وقتی ریش و مویم بلند می شود حال بدی است که به سراغم می آید. انگار مسائل منفی زندگی را تشدید می کند. شاید اگر به سر و وضعم بیشتر برسم و هر روز ریش هایم را مرتب کنم و هر روز دستی به موها بکشم و شانه ای بزنم و سشواری بکشم این گونه نباشد ولی منی که حوصله این کارها را ندارم، شلختگی سر و وضع می تواند حالم را بدتر هم بکند. شاید اینکه خانم ها در این زمینه خیلی وقت می گذارند به همین دلیل باشد. یعنی رنگ می کنند، کوتاه یا بلند می کنند، انواع و اقسام مدل ها را امتحان می کنند تا در حال خود تغییری ایجاد کنند.
امان از آن زمان هایی که حتی در این اندازه هم حوصله نداشته باشم؛ آن زمان قیافه ام دیدنی است. البته ندیدنی است. خوشبختانه زود خودم را جمع می کنم و نمی گذارم این وضعیت ادامه پیدا کند ولی نمی دانم چه می شود اگر این وضعیت ادامه دار شود.
30 آبان 96 16:05
نمیدانم چرا یک دفعه با شهاب افتادیم به مرور آهنگهای غمگین و خسته و ناراحت کننده. اسمش را هم گذاشتیم آهنگهای «اسیدی». چرا اسیدی را نمیدانم ولی تکه کلامی است بینمان که زندگی اسیدی چه شکلی است. زندگی ناراحت کننده و سخت و متلاشی. ربطی به مواد مخدر اسید ندارد. از سیاوش قمیشی شروع شد و آلبوم حکایت. بعد به نامجو رسید که آلبوم جبر تماما اسیدی است. به قول خودش در آمریکا که نمیشود شعر گفت، باید توی خانه دانشجوییهای جمهوری با آن وضع و حال باشی تا شعر بیاید. داشتم میگفتم. بعد که در مورد نامجو صحبت کردیم رفتیم سراغ آدمهای دیگر و کارهای اسیدی دیگر.
داریوش گویا رسالت خودش میداند که آهنگهای اسیدی تولید کند. فرهاد در نوع خود عجیب است در این حوزه. بعضی ها یکی دو تا آهنگ اسیدی بیشتر ندارند ولی همان یکی دو تا بیچارهات میکند. گوگوش و هایده و معین مثلا. حتی حسین علیزاده در زیر تیغ که هیچ کلامی ندارد ولی نهایت این حس و حال ها را دارد. میخواهیم یک فولدر جمع کنیم از این آهنگها. میدانم که بستگی به آدمش دارد و هر آدمی متفاوت از آدم دیگر میتواند لیستی بنویسد ولی میخواهیم به یک لیست مشترک برسیم و در این بین آهنگهایی را پیدا کنیم که تا به حال آنها را نشنیده بودیم حتی.
یک روز که امکاناتش را داشتیم از دل این حرفها که به این فولدر آهنگهای اسیدی رسیدیم یک پادکست میسازیم و در مورد آهنگها حرف میزنیم. شاید بعد از آن رفتیم و فولدر آهنگهای شاد را هم ساختیم. ولی حتما این پادکستهای موضوعی این شکلی را باید بسازیم. بیشتر فکر میکنیم و بیشتر ایده میسازیم تا آن روز که امکاناتش جور شد لنگ در هوا نباشیم و بتوانیم کار را نهایی کنیم.
28 آبان 96 ساعت 01:23