دو بینی

بهانه ای برای نوشتن

دو بینی

بهانه ای برای نوشتن

بلند فکر کردن به مناسبت 22 خرداد


خیلی از عددها هستند که آدم را یاد کسی یا چیزی می‌اندازند. مثلا اگر من بگویم «هشت» هر کسی می‌تواند یاد چیزی بیافتد. اگر فوتبالی باشید یاد علی کریمی می‌افتید. اگر مذهبی باشید یاد مشهد و امام رضا. اگر اهل خلاف باشید یاد زیر هشت. اما اگر بگویم دو تا هشت چی؟ آن زمان یاد چه واژه‌هایی می‌افتید؟ چرا مسائل را پیچیده می‌کنم! این که نیاز به آسمان و ریسمان بافتن ندارد. 22/3/88. عددهایی که وقتی کنار هم می‌نشینند چیزهای زیادی را یادآور می‌شود.

از هر طرف که به آن نگاه کنیم با هر پیش فرض و قضاوتی نمی‌توان از این تاریخ گذشت. نمی‌توان آن را ندید یا منکرش شد. نمی‌توان آن را غیر متعارف بزرگ و اسطوره‌ای کرد. اندازه خودش باید دید و خواند. هر سال باید آن را بازخوانی کرد. نه آن را. باید خودمان را بازخوانی کنیم. رسول 22 خرداد 88 یک آدم است و رسول 23 خرداد 88 آدمی دیگر. حتی پس از گذران 9 سال 22 خرداد 97 هم دارد از آن روز تاثیر می‌گیرد.

فرقی نمی‌کند کدام طرف ماجرا ایستاده باشیم. این روز باید خود را جای طرف مقابل گذاشت. باید جای آن فکر کرد. جای آن زیست. تا زمانی که جای هم زندگی نکنیم (برای یک روز) وضعیت همینی است که می‌بینیم و تنها کسی که می‌تواند کاری کند عزرائیل است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد