نکاتی کوتاه درباره انتخابات 96
بحثهایی در برخی کتابهای موفقیت و روانشناسی موفقیت و ... نوشته شده که تحت عنوان قورت دادن قورباغه آن را میشناسیم و اگر درست فهمیده باشم منظور از این عبارت آن است که قبل از هر چیز آن کاری را بکن که فکر میکنی آزارت میدهد و بعد از آن میتوانی به راحتی باقی کارهایت را پیش ببری و دیگر نه مشکل زمان پیدا میکنی و نه برایت سخت است.
فکر میکنم #انتخابات96 به گونهای این حالت را تداعی میکند (حداقل من میخواهم بر اساس این نگاه آن را تحلیل کنم). هر فرد و جریان سیاسی اگر قورباغهشان را درست و به موقع قورت دهند و به سمت انجام سختترین کار ممکن بروند به نفع خود و جریان متبوعشان خواهد بود. حتی مردم هم در همین چارچوب قرار میگیرند. عجیب است؟ با هم مرور میکنیم.
1. #ائتلاف بر سر یک فرد خاص در هر جریان سیاسی میتواند آنها را در رسیدن به اهداف خود کمک کند. #اصلاحطلبان و #اعتدالگرایان از سال 92 بر روی #حسن_روحانی به توافق رسیدند و پیروز شدند و بعد از آن در سال 94 موفقیت بزرگی را با #لیست_امید در انتخابات مجلس به دست آوردند. اما جریان اصولگرایی با شکست در سال 92 و در ادامه شکست در انتخابات مجلس در سال 94 (در مقایسه با دوره گذشته) نشان داد که به سختی میتوانند قورباغهشان را قورت دهند.
اصلاحطلبان تجربه شکست سال 84 را دارند و فهمیدهاند که باید به ائتلاف برسند. در این دوره نیز هر چند که #اسحاق_جهانگیری حضور دارد اما همگان خوب میدانند که #روحانی کاندید اصلی جریان #اعتدال و #اصلاحات است. در مقابل اما #اصولگرایان با دو کاندید اصلی یعنی #قالیباف و #رئیسی به میان آمدهاند. هر چند که از ماهها قبل این جریان سیاسی با سازوکار #جمنا به میدان #انتخابات وارد شد اما اینکه این دو نفر با هم به توافق برسند سخت به نظر میرسد. رئیسی آنچنان که اصولگرایان انتظار داشتند جمنا را به رسمت نشناخت و قالیباف هم گزینهای نیست که به این راحتیها کنار برود. همچنین #شهردار_تهران توانایی اجماع همه طیفهای اصولگرایان بر روی خودش را ندارد. چیزی که تنها نقطه مثبت رئیسی به حساب میآید. در هر صورت رسیدن به یک #اجماع در انتهای مسیر انتخابات برای هر دو جریان سیاسی میتواند کار را برای آنها راحتتر کند.
2. نظام در مواجه با #احمدی_نژاد گویا قصد قورت دادن _قورباغه را ندارد. مدت طولانی میشود که همگان به این نتیجه رسیدهاند که اگر منافع احمدی نژاد با صاحبان #قدرت در دورهای همسو بود دیگر اینگونه نیست و باید فکری به حال او کرد. تخلفات و فجایع دوران احمدی نژاد بر همگان روشن است و حتی حامیان دیروز و برائت جویان امروز (بخوانید #اصولگرایان) هم بر این امر صحه میگذارند. ولی چرا کسی حاضر نیست که آن کار سخت را انجام دهد؟ قطعا برخورد جدی با او (فراتر از رد صلاحیت و بایکوت رسانهای و ممنوعیتهای مختلف) هزینههای بالایی خواهد داشت اما در بلند مدت مفید خواهد بود. اینکه میگویم در بلند مدت مفید خواهد بود یعنی اینکه چه خوشمان بیاید چه نیاید احمدی نژاد دارای یک پایگاه اجتماعی است. هر چند توان بسیج این پایگاه اجتماعی را در حال حاضر ندارد اما در نبود #آیتالله_خامنهای اگر خدایی ناکرده کشور دچار بیثباتی شود یکی از کسانی که داعیه قدرت میکند احمدی نژاد است؛ آن هم به پشتوانه این پایگاه اجتماعی. پس چه بهتر که نظام قورباغهاش را قورت دهد و تا دیر نشده تکلیف احمدی نژاد را به صورت عادلانه و قانونی مشخص کند. رد صلاحیت جدای از اینکه خلاف #عدالت و #آزادی است این قورباغه را بزرگتر از پیش میکند و طبیعتا قورت دادنش هم سختتر میشود.
3. چند وقتی میشود که در هر #انتخابات یکی از اصلیترین بحثها شرکت یا عدم شرکت در انتخابات است. عدهای معتقدند که عدم شرکت اعتراض به وضعیت موجود بوده و شرکت در انتخابات باعث مشروعیت بخشی به سیستم حاکم شده که بسیاری از مشکلات فعلی نتیجه این سیستم است. اما من میخواهم از زاویه دیگری به این موضوع نگاه کنیم.
انتخابات یک #حق است که هر کسی میتواند از آن استفاده کند. در همه جای دنیا هم باید از میان افراد مختلفی که در چارچوب آن نظام سیاسی فکر و عمل میکنند و مطرح میشوند انتخاب کرد. طبیعتا هیچ نظام سیاسی نمیگذارد خارج از تفکرِ حاکم، کسی به قدرت برسد. شاید بسیاری از افرادی که به عنوان کاندیدا میشناسیمشان با تفکرات ما تماما متضاد باشند، شاید ما با تفکر حاکم مشکلات اساسی داشته باشیم و انتخاب از میان افراد دارای این تفکر را اشتباه بدانیم. همه این نکات را میفهمم. اما میخواهم به چشم آن قورباغه معروف به این کاندیداها نگاه کنیم. مصلحت خود و کشور و مردممان را در نظر بگیریم.
اگر کاری که خوشایند حالمان نیست را انجام دهیم ولی به #مصلحت کشور باشد چی؟ آن موقع ارزش دارد؟ اگر در بین گزینههای روی میز بگردیم و یک گزینه معقول را پیدا کنیم بهتر است یا افرادی دیگر از فرصت نبودن ما دور میز استفاده کنند و آن گزینه نا مناسب را انتخاب کنند؟ #سیاست با #ازدواج خیلی متفاوت است. در ازدواج به دنبال فرد #ایدهآل و #عشق شاید بگردیم ولی سیاست دنیای ممکنها است، دنیای واقعیتها است. باید بر مبنای #واقعیت بازی کرد. باید آن کار ناخوشایند را کرد تا به یک ناخوشی ممتد درگیر نشد.
4. اصلاحطلبی به عنوان یک تفکر که مبنای کنش سیاسی اجتماعی میشود به گونه یک قورباغه به تمام معنا است که باید قبل از هر چیز آن را قورت دهیم. #اصلاحات به مفهوم تغییر تدریجی، با فکر، قانونمند، با ثبات، عمیق، زمان بر و دشوار یک قورباغهای است که باید تا آخر عمر هر روز آن را قورت دهیم. در مقابل #انفعال هیچ هزینهای ندارد، وقتی کاری نمیکنی هزینهای هم نمیدهی. نیازی به قورت دادن چیزی نداری. اگر بخواهی به سمت #انقلاب بروی که آن مناسبات متفاوتی دارد و در حوصله این نوشتار نمیگنجد. همین را بگویم که انقلاب به مثابه یک اژدههایی عمل میکند که همه چیز و همه کس را قورت میدهد.
اصلاحطلب بودن اما مثال بارز این چیزی است که در طول این نوشتار بارها تکرار شد. وقتی اصلاحطلب باشی باید همه چیز را تحمل کنی. از جریان منفعل تهمت مزدوری و اسباب دست بودن میشنوی؛ از جریان #اقتدارگرا تهمت مزدوری و اسباب دست دشمن بودن. به مردم باید #امید بدهی، خستگیهایت را برای خودت نگهداری، در مقابل فشارها و محدودیتها صبر کنی، تهمتها و بگیر و ببندها را تحمل کنی، تلاش کنی، امیدوار باشی.
بیایید با هم قورباغههامان را قورت دهیم. کنار هم بودن ناخوشایندیهای #زندگی را کم میکند. رای دادن اگر ناخوشایند باشد، اینکه قدرت در دست تندروها، بی برنامهها، متوهمها و کم عقلها باشد قطعا شرایط ناخوشایندتر برای همه رقم خواهد زد.
بیایید با هم قورباغهمان را قورت دهیم.
#قورباغهات_را_قورت_بده